احوالات این روزها
یه چند وقتی بود که دوباره سرم شلوغ پلوغ شده بود و فرصت نکردم و بیام و تو وبلاگ دخملی بنویسم. 10 روز پیش صبح که از خواب بیدار شدم سرگیجه داشتم.این سرگیجه تا شب ادامه داشت.یعنی تمام طول روز همراه با سرگیجه! فردا و پس فرداش هم همینطور.... این سرگیجه ما ادامه داشت تا 6 روز. سرگیجه ام طوری بود که کارهای روزانه ام رو میتونستم انجام بدم ولی با خستگی بیشتر. بعضی وقتها یه خرده عدم تعادل هم داشتم.فکر کنید 6 روز از صبح که چشماتون رو باز کنید تا شب سرتون گیج بره!دیگه خودم کلافه شده بودم.کفرم هم در اومده بود. روزهای آخر دست و پاهام هم کز کز و مور مور میشدن... با این همه علایم یه خرده ترسیدم.رفتم دکتر عمومی از آزمایش کامل خون گرفته تامتخصص مغز و ...
نویسنده :
سارا
9:33