تارا تارا 14 سالگیت مبارک

تارا -تک ستاره ما-

احوالات این روزها

یه چند وقتی بود که دوباره سرم شلوغ پلوغ شده بود و فرصت نکردم و بیام و تو وبلاگ دخملی بنویسم. 10 روز پیش صبح که از خواب بیدار شدم سرگیجه داشتم.این سرگیجه تا شب ادامه داشت.یعنی تمام طول روز همراه با سرگیجه! فردا و پس فرداش هم همینطور.... این سرگیجه ما ادامه داشت تا 6 روز. سرگیجه ام طوری بود که کارهای روزانه ام رو میتونستم انجام بدم ولی با خستگی بیشتر. بعضی وقتها یه خرده عدم تعادل هم داشتم.فکر کنید 6 روز از صبح که چشماتون رو باز کنید تا شب سرتون گیج بره!دیگه خودم کلافه شده بودم.کفرم هم در اومده بود. روزهای آخر دست و پاهام هم کز کز و مور مور میشدن... با این همه علایم یه خرده ترسیدم.رفتم دکتر عمومی از آزمایش کامل خون گرفته تامتخصص مغز و ...
9 خرداد 1391

تولد 2 سالگی تارا-عکس

تارا در حال کندن جورابش همون اول تولد... تارا و لبخند موفقیت از بابت کندن جوراب ! ناخنک زدن به کیک ... کادو بابا جواد و مامان نسرین کادو بابا رضا و مامان شایسته کادو عمو حامد و زنعمو مینا کادو عمو علی و زنعمو الهه ...
8 خرداد 1391

تفسیر تو 91 - 1

الهی قربونت برم که از وقتی از سینه گرفتمت دیگه مامانی رو کلا بوسیدی و گذاشتی کنار... الهی فدات بشم که تا بحال سینه مامانی آرامش پیش از خوابت بود و حالا سینه بابایی آرامش خوابت شده. (آخه تازگیها عادت کردی شبها میری رو سینه بابا حسین میخوابی و خوابت میبره- تا بحال ما به خودمون مینازیدیم حالا بابا حسین مینازه) الهی فدات بشم که عادت کردی هر شب بابا حسین یه 10-15 باری قصه شنگول و منگول رو برات بگه تا شما خوابت بگیره.(طفلک بابا حسین هم دیگه آخراش از شدت خواب به جای قصه هزیون و چرت و پرت و اتفاقات روزش رو تحویل شما میده.) الهی فدات بشم که هر وقت من رخت میشورم و میرم توی بالکن تا پهنشون کنم شمام میای کمک من ولی به جا...
28 ارديبهشت 1391

تبریک-تبریک...

مامانهای عزیز روز همگیتون مبارک باشه... و ممنون از همه دوستانی که تبریک گفته بودند. یه خرده سرم شلوغ پلوغه. برگشتم به همه اونهایی که رمز خواسته بودن میدم.شرمنده امروز حال خوشی ندارم. .. ... ...
26 ارديبهشت 1391