تارا تارا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

تارا- تهران- پارک سعادت آباد.

بچه های بزرگتر از شما میترسیدند از این نرده ها بروند بالا ولی شما عاشق بالا رفتن از این نرده ها شده بودی و علارغم ترس من , ول کن هم نبودی. من دورادور مواظبت بودم تا نیوفتی... البته این عکس من نیستا!... این دختر خاله شیدا هست. ...
3 مرداد 1391

عکسهای تارا

تارا با لپهای پر از آبمیوه : دخترم عاشق آبمیوه است.البته آبمیوه های کارخونه ای نه خونگی...بابا حسینت هم این عادت و علاقه رو برات ایجاد کرده.همیشه آبمیوه بهت باج میده. تارا با لب و لوچه بستنی ای و کاکائویی : دخترم عشق بستنی و کاکائویه....البته این علاقه دیگه تو خونشه. کسی ایجاد نکرده.فکر کنم به مامان نسرینش رفته. ...
26 تير 1391

عکسهای پارک جنگلی

توی عکس سمت چپ هم معلومه که لبت زخم  شده :   تارای مامان خیلی هم علاقه داشت سوار این بازی هم بشه البته بتنهایی و بدون کمک من! (و همش دست من رو میزد کنار تا خودش تنهایی بره بالا و پاهاش رو روی جاهای مخصوص گذاشته و تکون تکون بده بلکه یه خرده لاغر شده و گوشتاش بریزه و ورزشی هم کرده باشه .) ...
20 فروردين 1391

باز هم عکس...

تارا و صندلی کودکیهای مامان و دایی : بر خلاف همیشه این بار گذاشتی به موهات گلسر بزنم! (البته چون گلسر من بود هوس کردی و خواستی به سرت بزنم.) خوشگل شدی مگه نه؟ از جنگلی ای در اومدی... ...
21 اسفند 1390

روایت تصویر

تارا غذا میخورد... (البته فقط از دست بابا جواد!) تارا در حال خواب کردن فیلی جون : (دقت کنید از چی بعنوان بالشت استفاده کرده-بچه ام آخره خلاقیته) ...
7 اسفند 1390