تارا تارا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

مامان نسرین نیست....

1390/1/31 8:45
نویسنده : سارا
760 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه ۲۸/۱/۹۰ امروز صبح من تا ساعت ۷.۴۵ موندم تا به شما شیر بدم و بعدش رفتم بیمارستان (کارآموزی) واسه ظهر هم زودتر اومدم خونه. شما دختر خوبی بودی و بابا بزرگت اینا رو اذیت نکرده بودی. ظهر همراه مامان شایسته رفتی بیرون تا سر خیابون وقتی برگشتی دیدم یه خرس سفید راه راه صورتی تو بغلت حدس زدم چکار کردی. 

رفتی تو مغازه خرس رو دادن بهت سفت بغلش کردی و دیگه پس ندادی و مجبور کردی تا برات بخرن عجب دختر ناقلایی شدی تو... اتفاقا چه خرس خوشگلی هم پسند کردی...

   شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے     تو خونه هم بغلش کرده بودی و باهاش کشتی میگرغتی و غلت میزدی

      

عصر من رفتم آرایشگاه و شما رو گذاشتیم پیش بابا جواد. واسه شب هم دوباره برگشتیم خونه بابا بزرگیت لالا کردیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شيوا
29 فروردین 90 16:11
اره خاله نسرين بهم گفت چي كار كردي شيطون
مامان یکتا
30 فروردین 90 10:46
سلام عزیزم ماشاالله به دخمل ناز و زیبا بوس بوس بوس از طرف خاله