تارا تارا ، تا این لحظه: 14 سال و 6 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

فعالیتها و علایق تارا در 1 سالگی

1390/9/30 11:21
نویسنده : سارا
671 بازدید
اشتراک گذاری
  • تلفن و موبایل را دوست داری . برمیداری و ساعتها با خودت صحبت میکنی و ادای حرف زدن رو در میاری. درست عین یه گونجیشک کوچولوی پر حرف جیک جیک میکنی.( قربون بغبغوی مامان.) بعضی وقتها هم گوشی موبایل رو با شونه هات کنار گوش ات نگه میداری مثل حالتی که دستت پر باشه و نتونی با دست نگه داری. و نمیدونم این کار رو از کی و کجا یاد گرفتی؟؟؟
  • خیلی دوست داری بری تو یخچال. تا میبینی که در یخچال باز شده بدو می آی و میری تو یخچال.وساعتها همینطوری وایمیستی و گهگاهی هم دست میکنی و اساسهای یخچال و در میاری. وقتی هم در یخچال میاد طرفت و میخواد بسته بشه محکم هلش میدی اونور بنحوی که نزدیکه از جا در بیاد... (فکر کنم خنکی یخچال رو دوس داری گرماوویه مامان.)
  • یه اسباب بازی واست خریده بودیم شکل یه دایناسور بود با یه گردن دراز که باتری میخورد و راه میرفت و صدا هم میداد. شما ازش خوشت نمیومد و میترسیدی و بلاخره اونقدرزمین زدیش تا خرد خاکشیرش کردی. و الان گردن همون دایناسوره رو که از تنش جدا شده تو دستت میگیری و با خیال راحت و پیروز مندانه قدم میزنی...صحنه باحالیه ( ای خرابکار مامان)
  • تبلیغات تلویزیون مخصوصا pmc  رو هم خیلی دوست داری و وقتی شروع میشن آروم میشینی و نگاه میکنی.
  • شوها و آهنگهای شاد رو هم دوست داری و به محض اینکه میشنوی ناخودآگاه شروع میکنی به رقصیدن و قر دادن و دست زدن.
  • خیلی با اسباب بازیهات سرگرم نمیشی اگر قدیمی باشن فقط 5 دقیقه از وقتت رو صرفشون میکنی و اگر جدید باشند 10 دقیقه...
  • دوست داری بری سر کشوی لباسیت و همه لباسهات رو هی بریزی بیرون هی بزاری تو و در نهایت هم پخش و پلا کنی.
  • تازگیهام عادت کردی بری سر کشوی من و بابات و خلاصه هر چی هست و نیست رو میریزی بیرون. دفترچه های بیمه یه طرف- ریش تراش بابات یه طرف- ووو...
  • یه روز از تو کیف من یه هزار تومانی پیدا کردی و نشستی حسابی ریز ریزش کردی...(دست  دخمل مامان درد نکنه)
  • از صدای جارو برقی و سشوار میترسی و هر وقت سشوار روشن میکنم شما به خیال اینکه بادش بطرفت هست زودی چشماتو میبندی در حالی که اصلا بطرف شما نیست...
  • بازی اتل متل را دوست داری و هر وقت بخواهی دستت رو میزنی رو پاهات و میگی ات ات  یعنی باهات اتل متل بازی کنیم....
  • وقتی یه نفر میره دستشویی میری پشت در دستشویی اونقدر گریه و زاری و جیغ و داد میکنی تا بیاد بیرون. حالا فرقی نمیکنه تو خونه باشیم یا مهمونی . حسابی آبروریزی میکنی.
  • خیلی دوست داری با بابات بری تو تشک و غلت بزنید و بازی کنید. و با باباییت اسم این بازی رو گذاشتین تن لش بازی- بی عار بازی...
  • خیلی به دستمال کاغذی علاقه داری و تا دونه آخرش رو از جعبه در میاری و شروع میکنی به پاره کردن و ریز ریز کردنشون.
  • علاقه عجیبی هم داری بری سر ماشین لباسشویی و اساسهات رو هی بندازی تو ماشین هی در بیاری و...
  •  و گهگاهی هم هروقت ازت غافل میشم میبینم داری لاستیک توی ماشین لباسشویی رو گاز میزنی و منم جیغم میره هوا...
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان رها
30 آذر 90 12:17
سلام عزیزم هندوانه رویاهایتان شیرین ،انار موفقیت هایتان پر دانه ،پسته خاطراتتان خندان ،قصه زندگیتان خوش و عمرتان چون یلدا بلند باد .یلدای شما مبارک
sheidaaaaaa
30 آذر 90 15:01
yani asheghetam tara kocholoye man delam barat tang shodeeeeeg sheytoniat kheli bahalan jaye man khali k behet bekhandam
ملی مامانه میکاییل
2 دی 90 17:24
خیلی باحال بود واقعان لذت بردم از شیطونی هاش
مامان ثمين
3 دی 90 7:19
سلام.دخترامون تقريبا كارهاشون كه نه خرابكاريهاشون مثل همه.ثمين موبايل من رو انداخته بود توي ماشين لباسشويي تاراي گل رو ببوس
مامان یکتا
3 دی 90 14:57
سلام عزیزم یلدات مبارک خبری ازت نیست کجایی
مامان ثمين
3 دی 90 16:50
سلام.راي گيري جشنواره شروع شده ثمين كدش 163 هست يادتون نره دوست مهربونم.