تارا تارا ، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

درد و دلی دخترانه بمناسبت روز پدر ...

1390/3/25 11:49
نویسنده : سارا
884 بازدید
اشتراک گذاری

بابایی گلم من هنوز خیلی کوچیکم و نمیتونم بهت بگم دوستت دارم. اونقدر هم تنبلم که تا بحال حتی یه بابا درست و حسابی هم بهت نگفتم. ولی بدون که دوستت دارم.

درست که شما خیلی زیاد کار میکنی و خیلی کم پیش منی و کمتر میتونیم همدیگرو ببینیم و با هم بازی کنیم ولی بدون که یه دنیا دوستت دارم و قدر همه زحماتت را میدانم (و اگر هم ندونم و حالیم نشه مامانی همش بهم میگه و حالیم میکنه که شما واسه خوشبختیه من این همه زحمت میکشی)

درسته که الان کم پیش همیم ولی همینکه 5شنبه و جمعه هات رو واسه ما وقت میزاری مارو پارک میبری (یواشکی و دور از چشم مامان از اون بستنی های خوشمزه ای که خودت و مامان میخورین به منم میدی و بعدش هم جیغ و غرهای مامانم رو تحمل میکنی که میگه چرا به بچه بستنی دادی) خیلی ممنونم و همه اینهارو قدر میدونم...چشمک

میدونم که وقتی بزرگ شدم  4 - 5 سالم شد اون موقع یه خونه خوشگل داریم که خودت واسمون ساختی منم یه اتاق دارم واسه خود خودم . با یه عالمه اسباب بازی . میتونم همه اسباب بازیهام رو دور تا دور اتاقم پخش و پلا کنم و دیگه  مامان غر غر نمیکنه که تارا چرا اتاق بهم ریخته است. چون اتاق خودمه.... تازه مامان گفته 4-5 ساله که شدم یه حیاط هم تو خونه خودمون داری. آخ جون ... من حیاط خیلی دوست دارم. بابایی حیاطمون شیر آب و شلنگ هم داشته باشه . منم دوس دارم مثل آبتین شلنگ بگیرم دستم و حیاط و خودم رو بشورم(خیس آب کنم). تازه باغچه و یه عالمه گل هم داشته باشیم چون دوس دارم برگای گلا و درختارو بکنم (خیلی حال میده ها)...

و میدونم که همه اینها رو بلطف تو و زحماتت تو خواهم داشت دست خسته ات را میبوسم روزت مبارک خیلی دوستت داریم...ماچ

(تارا و مامان)قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

hossein
13 تیر 90 18:21
می دونی اینو خوندم چه حالی بهم دست داد؟ مرسی عزیزم