5 شنبه19/12/89 خونه بابابزرگیت
عصر که باباییت از دانشگاه اومد خونه گفت که با خبر شده واسه استخدام هیئت علمی تو دانشگاه مصاحبه کردن و باباتو پیدا نکردن بهش خبر بدن...
با هم رفتیم بیرون شما رو گذاشتیم پیش مامان بزرگت اینا و با بابات رفتیم خرید. شما خونه اونا مونده بودی- دخمل خوبی هم بودی - آبتین و زن عمو الهه هم که اومده بودن و شما باهاشون سرگرم شده بودی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی