تارا تارا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

کلمات جدید!

1390/9/27 16:53
نویسنده : سارا
954 بازدید
اشتراک گذاری

بعضی وقتها که فرصت میکنم باهات اعضای بدنت رو تمرین میکنیم. حالا بماند که بعد از مدتی تمرین نکردن تموم تمرینهای گذشته رو یادت میره و و هر جایی از بدنت رو که نام میبرم شمام خودت رو راحت میکنی و  آ آ آ کنان دهنت رو باز میکنی و دهنت رو نشون میدی. میگم مو میگی آ میگم چشم میگی آ و ....

پا = میگی پا پا - پا پا و پاهات رو میکوبی زمین (این رو تو تمرین یادت دادم با بازی پاهات رو بکوبی زمین و نشون بدی)

به مو میگی = م

به گوش میگی = جش - گش

به چشم میگی = چش

دست = دس

 دندون = اییییی (در حالی که دندونهات رو نشون میدی و اییی میکنی)

دهان = آ آ آ (بعضی وقتها دندون و دهن و زبون رو با همدیگه قاطی میکنی و  به جای همه میگی آ آ آ و دهنت رو باز میکنی.)

بینی= بییییب (مثلا بینیت رو فشار میدی و بیب بیب صدا میده)

گربه= پیشی

میو = میو - میییی

هاپو = هاپ 

نی نی = نییییی (پیشی و هاپو و نی نی که میبینی جیغ میزنی و ذوق میکنی...)

بعبعی و کلاغ رو هم صداهاشون رو بلدی ولی بعضی وقتها هم صداهاشون رو با هم قاطی میکنی و

به جای بع بع میگی = قع قع و به جای قار قار میگی= بار بار و ....

هندونه= هنی - هنه (یه روز با شما رفتیم میوه فروشی تا چشمت افتاد به هندونه هنی هنی کنانت بلند شد چون عاشق هندونه خوردن هستی و خلاصه مجبور شدیم به خاطر شما هندونه بخریم...)

بده= دده-بزه- بسه

باز کن= باس-بس

عمو=عامو

دایی= داععی

(تازگیها میری سر کیف پول من و تا عکس باباییت و خودت رو میبینی کیف میکنی و بعضی وقتها به باباییت میگی بابا بعضی وقتها هم قاطی میکنی میگی عامو .عکس دایی محمدرضا رو هم تو کیفم بهت نشون دادم و به اون هم یاد گرفتی میگی داععی.)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

آرتین خان
8 آبان 90 12:45
آخ گفتی مامانی هر کاری میکنم و هر چی تمرین میکنم آرتین خان حرف نمیزنه که نمیزنه کلی گوش و چشم رو تمرین کردم آخرش هم تا میگم چشمت کو بینی رو نشون میده!!!!
مامان ثمين
8 آبان 90 19:09
سلام.ماشاا... چقدر پيشرفت.آفرين تارا جون
مامان رها
10 آبان 90 12:09
سلام سارا جون هزار ماشا الله دیدی بلبلت شروع کرد به شیرین زبونی الهی خاله قربون این شیرین زبونیت بشم من