تارا تارا ، تا این لحظه: 14 سال و 7 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

چهارشنبه سوری-مهمونی پایان سال

1391/1/21 13:32
نویسنده : سارا
746 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 23 اسفند 90 =(چهارشنبه سوری)

شما صبح خونه مامان شایسته اینها بودید.ظهر که منو بابایی اومدیم خونه ناهارمون رو خوردیم و کارهامون و کردیم و رفتیم خونه مامان نسرین تا از اونجا بابا بره شرکتش.

شب زنعمو الهه زنگ زد و گفت برای آتیش بازی شب برنامه دارند و بریم خونه اونها.سبز حالا بابا حسین شرکت بود و من و شما خونه مامان نسرین!کلافه

تصمیم گرفتیم نریم چون به هر حال دیر میرسیدیم و تا ما میرسیدیم  آتیش بازیشون تمون شده...چشمک(درست عین پارسال)! مردم که نمیتونم به خاطر ما صبر کنند!؟عصبانی

خلاصه برای اینکه دلم کمتر بسوزه قرار شد نریمناراحت و بابا هم به کارهای دفترش برسه. شب طبق معمول بابا ساعت 9 اومد دنبالمون و راه افتادیم به طرف خونه. که توی راه بابایی گفت زنعمو  زنگ زده و گفته تا برای شام بریم پیششون. منم دیگه مخالفت نکردم و قبول کردم بریم تا شمام یه خرده با آبتین بازی کنی و بهت خوش بگذره...

رفتیم اونجا , اونها آتیش بازیشون رو کرده بودند و خیلی هم بهشون خوش گذشته بود و مفصل برای ما هم تعریف کردند تا دلمون کباب بشهنیشخند گریه.

شام خوردیم.شمام بازیهات رو کردی و برگشتیم خونه.

راستی اونجا که بودیم آبتین از روی بالشتها پرید و خورد زمین و این بار هم غش کرد!تعجب

پنجشنبه 25 اسفند 90 = (مهمونی)

خیلی وقت بود بابا بزرگت اینها خونه ما نیومده بودند. یه بار هم که تا خونه عمو حامد(طبقه پایین) اومدند حاضر نشدند یه سر خونه ما هم بیایند و ما رفتیم پیششون پایین.(چون من سر کار میرم همش مراعات ما رو میکنند.)

بابا حسین هم خیلی دوست داشت اونها یه بار خونه ما هم بیایند منم دیدم بابا بزرگت اینها تعارف رو کنار نمیزارند دیگه مجبور شدیم دعوتشون کنیم تا بزور مجبور شن بیان پیشمون. پیتزا و کباب ترکی از بیرون گرفتیم.هندونه هم خردیدیم.چای و شیرینی هم فراهم کردیم...

عمو ها هم اومدند... خوب بود...... خوش گذشت......

عکس هم بعدا همینجا میزارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یسنا گلی
21 فروردین 91 13:56
سلام.خوبین؟ تارا جون بالاخره با یار دیرینه اش وداع کرد یا نه؟ من که نتونستم یسنا را ترک بدم
مامان ثمین
22 فروردین 91 8:56
سلام.صبح به خیر. خصوصی داری
مامان ثمین
22 فروردین 91 8:56
رمز 1391
مامان یسنا گلی
22 فروردین 91 10:03
سلام.ممنون عزیزم واسه تبریک تولد یسنا. قبلا بهم رمز داده بودی عزیزم.فقط میخواستم بدونم تارا جون هنوز شیر میخوره یا ترک کرده؟
مامان ثمین
22 فروردین 91 10:09
سلام.شما هم پروژه موفقی داشتید؟
مامان یسنا گلی
22 فروردین 91 10:35
عکسایی که گفتین کنار سفره هفت سین های پارک مطهری و گنبد جبلیه گرفتیم.
مامان علی خوشتیپ
22 فروردین 91 10:46
خصوصی