تارا تارا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

تارا -تک ستاره ما-

بزرگ شدی و من نفهمیدم...

1392/2/31 16:31
نویسنده : سارا
1,617 بازدید
اشتراک گذاری
  • دیگه بزرگ شدی - خانم تر شدی...
  • مهد کودک ات رو دوست داری  - چندین تا شعر یاد گرفتی و مدام توی خونه برای ما میخونی -
  • اسم خاله مهدت خاله صدیقه هست و مدیر مهدات هم خانم احسان هست که بهش میگید خاله احسان و اون رو هم بدجور دوست داری و تو خونه ازش یاد میکنی.(خاله احسان بوسم کرد - رفتم پیش خاله احسان و ....)
  • توی خونه مدام با خودت داری بازی میکنی و موضوع بازیهایت هم همش جریانات و اتفاقات افتاده در مهد کودکت هست... (خودت نقش خاله صدیقه را داری و یکسر داری با بچه ها حرف میزنی و شعر میخونی و نصیحتشون میکنی... هیراد در رو ببند - درسا نکن - آتنا ساکت باش و....)

 


بزرگ شدی خیلی زود بزرگ شدی و من مثل همیشه احساس میکنم که هیچی نفهمیدم ....افسوس

 

تو کی بزرگ شدی ؟ من کنارت بودم و مثل همیشه خسته ؟ با تو پارک رفتم - با تو گشتم - با تو بودم و خودم لذتی نبردم ؟ نمیدونم این خستگیها و مشغله ما کی تمام خواهد شد؟ این طلسم را پایانی هست ؟متفکر

دوباره کارهای خونه و رفت و آمد و بدو بدو .... - این خونه ما کی ساخته میشه خدا میدونه...سوال

 

بعضی وقتها من و بابایی با هم رویا بافی میکنیم اون روزی رو که توی خونه خودمونیم. توی حیاط میشینیم و با هم چایی میخوریم. و همگیمون با همیم.

 بابایی هم دیگه خسته شده میگه سارا این ترم که تموم شد دیگه از ترم دیگه کلاس دانشگاه بر نمیدارم منم مثل همیشه میگم باشه برندار - احتیاج که نداریم ولش کن - و ته دلم میترسم میترسم که باز هم مثل هر ترم توی رودرواستی گیر کنه و باز هم کلاس برداره یا باز هم در برابر کار انجام شده قرارش بدن و براش کلاس بزارن.... و باز هم ما تنها باشیم و باز هم نتونیم ٣ تایی کنار هم یه عصر با لذتی رو بگذرونیم.

 

خیلی خستم ....اوه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مریم مامان باران
1 خرداد 92 6:11
امیدوارم خیلی خیلی زود مشغول چیدمان خونه جدیدتون باشید و شادی کنید. تاراجونم ببوسید و چه خوبه مهد میره باران کلاً هنوز بدون بند ناف به من چسبیده
مامانی درسا
11 خرداد 92 3:25
سلام عزیزم درست میگی ما تقریبا" اینقده درگیر و پر مشغله ایم که لذتی که باید از بزرگ شدن و به ثمر رسیدن فرشته های زندگیمون ببریم .... نمی بریم ....... اما انشاالله با توکل به خدا روزگار فرداتون بهتر از امروز میشه به همه ی خواسته هاتون میرسین ..... تولدت گل دختر هم مبارک باشه .... میبوسمتون
مامان ثمین
13 خرداد 92 9:52
خیلی قشنگ گفتی که بزرگ شدی و من نفهمیدم به ثمین که نگاه میکنم همین جمله میاد توی ذهنم که مامانی بزرگ شدی و من نفمیدم اونقدر مشغول بودم که از ثانیه ثانیه بودنت کنارمون لذت نبردم و نفهمیدم کی بزرگ شدی
مامان اشکان
22 خرداد 92 22:19
سارا جون عکس بزار از این خانوم خوشگله....
علی خوشتیپ
5 تیر 92 10:09
سلام خاله جون.من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردم.به رایتون نیاز دارم اگه از عکسم خوشتون اومد کد 118 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید. ممنون
مهسا مامان نورا
6 تیر 92 15:38
سلام دوست خوبم نورا در مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده است لطفا کد 190رو به شماره 20008080200پیامک بزنید سپاسگذارم .منتظر رأیتونم خاله جونی
آرتین خان
9 تیر 92 23:01
عزیزم حالتون چطوره خبر جدید چی داری اون مساله کی تموم میشه و یه فرشته دیگه بیاد به خونتون زیاد سر نمیزی خانومی
❤مامان رامیلا کوچولو❤
22 تیر 92 23:59
سلام خاله جان به رامیلای ما رأی بدید لطفا کد 620 .
.........
28 تیر 92 17:08
به نام خدا سلام خیلی دوست دارم خوش اخلاق باشم خیلی رسول الله (ص):هر که با نگاهش مومنی را بترساند خدای تعالی در روزی که سایه ی (رحمتی) جز سایه ی او نیست او را بترساند مستدرک الوسائل ح 10511 ضمنا با مطلب بهترین همسر پیامبر(ص) در خدمت هستم التماس دعا یا علی